خرید فصل دوم پایان نامه

خرید فصل دوم پایان نامه,پاورپوینت,حسابداری,پیشینه,کارشناسی ارشد, نمونه پرسشنامه,دانلود مبانی نظری

خرید فصل دوم پایان نامه

خرید فصل دوم پایان نامه,پاورپوینت,حسابداری,پیشینه,کارشناسی ارشد, نمونه پرسشنامه,دانلود مبانی نظری

دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق کتاب‏سنجی

دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق کتاب‏سنجی
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل docx
حجم فایل 88 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 35
دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق کتاب‏سنجی

فروشنده فایل

کد کاربری 4558

- مقدمه

درباره علم و تعریف آن دیدگاه‏های مختلفی ارائه شده است. در فرهنگ دهخدا برای واژه علم، معانی دانستن، یقین کردن، دریافتن، ادراک، استوار کردن، معرفت، دانش، آگاهی و شناسایی به کار برده شده است (دهخدا، 1337). حیدری (1389) معنای علم و دانش را در مراحل ابتدایی با معنای امروزین آن متفاوت دانسته و بیان می‏دارد که علم در آغاز با جادو، خرافه، اخترگویی و دین همراه بوده است. سروش (1379) معتقد به کاربرد دو معنای مختلف برای علم در زبان فارسی و عربی است. معنای اصلی و نخستین علم، دانستن در برابر ندانستن است. در این معنا، همه دانستنی‏ها صرف نظر از نوع آنها علم نامیده می‏شود و عالم به کسی گفته می‏شود که جاهل نباشد. علم در معنای دوم به دانستنی‏هایی گفته می‏شود که تجربه مستقیم حسی در داوری یا گردآوری آنها دخالت داشته باشد که در این مفهوم علم در برابر همه دانستنی‏هایی قرار می‏گیرد که قابل آزمون نیستند. تولد علم به معنی مطلق آگاهی (معنای اول)، هم‏آغاز با تولد بشر است و رشد آن به معنای دوم، از آغاز دوره رنسانس به بعد است. کلمه science در انگلیسی و فرانسه معادل معنای دوم علم می‏باشد.

برونوفسکی[1] (1368) علم به صورتی که ما آن را می‏شناسیم مخلوق سیصد سال گذشته می‏داند. به عقیده او این علم در دنیایی ساخته شده است که در حدود سال 1660 هنگامی که اروپا خود را از کابوس طولانی جنگ‏های مذهبی رها می‏ساخت و زندگی خود را بر مبنای تجارت و صنعت آغاز می‏کرد شکل نهایی گرفته است.

به عقیده ویلیام[2] و هال[3] (1363) مهم‏ترین دوره‏های پیشرفت علمی، دوره یونانیان اسکندرانی، دوره انقلاب علمی در سده هفدهم، دوره مادیگرایی در سده نوزدهم و دوره نوین می‏باشد. دوره نخست، با علم گذشته‏های دور، به ویژه علم مصری، بابلی و دوران نخستین یونان پیوند دارد. دوره دوّم، با مجموعه‏ای از جنبش‏های سیاسی، نظامی، اقتصادی و دینی به دوره نخست مربوط بوده است. دوره سوّم، علوم ریاضی پیشرفت چشم‏گیر داشته است. دوره چهارم، دوره پیشرفت‏ فنی و رشد سرسام‏آور علم است.

2-1-2- مروری بر روند تحوّل علم در ایران

اندیشه‏های علمی در ایران ریشه‏هایی بس کهن دارد. از حدود هزاره‏های سوّم پیش از میلاد در برخی از جوامع متمدّن واقع در جنوب غربی ایران مانند سومر، بابل و شوش فضای علمی وجود داشته و اندیشه‏ها و ابداعات چشم‏گیری در علوم ریاضی و ستاره‏شناسی و هندسه در حلقه‏های علمی متشکل از کاتبان معابد شکل گرفته است. عصر هخامنشی در ایران باستان یکی از اعصار پررونق ارتباط‏های فرهنگی میان ملّت‏ها بوده است و اعتلای سطح علمی هر جامعه مستلزم این دادوستدهای فرهنگی ‏بوده است. در دوره اشکانیان پایه‏های سنّت علمی در ایران گذاشته شد. عصر ساسانی از بسیاری جهات عصر باروری فرهنگی در ایران بود. آثار و شواهدی از فرهنگ و علم و هنر در عصر ساسانی آخرین دوره تاریخ ایران پیش از اسلام وجود دارد. سده اوّل و نیمه اوّل سده دوّم هجری عصر تعلیق و تعطیل حکمت در جهان اسلامی بود. نخستین ثمرات تمدن اسلام در نیمه دوّم سده دوّم هجری با سیلان اندیشه‏ها و نوشته‏ها و با ایجاد مراکز جدید در کنار مراکز فرهنگی قدیم آشکار شد. سده‏های سوّم و چهارم هجری در ممالک اسلامی آکنده از خردگرایی و علم‏طلبی بود و در سده پنج به اوج شکوفایی خود رسید. در نیمه دوّم سده پنجم هجری نخستین نشانه‏های افول حکمت در جهان اسلام به وجود آمد. از سده دوازدهم میلادی به بعد فرهنگ عقلی از شرق به غرب جریان یافت و این تغییر پس از سده‏های دوازدهم و سیزدهم با شتاب بیش‌تری همراه بود. قرن هفتم و هشتم و نهم هجری به دلیل یورش مغولان به ایران و یورش تیمور وضع علمی ایران دچار دگرگونی های فراوانی شد. دوره صفویّه دوره انحطاط و بلکه زوال علوم عقلی در ایران است (فرشاد، 1365).

دوران کوتاه حکومت‏های افشاریّه و زندیّه را، از نظر رشد علمی، باید دنباله دوره صفویّه شمرد، البته با گذشت زمان بار دیگر فعالیّت‏های فکری و عقلی در میان جامعه ایرانی این دوره آغاز گردید. دوره قاجاریه نیز از نظر علمی بسیار فقیر بود، اما در نیمه دوّم قرن سیزدهم هجری موجبات رشد فکری و علمی این دوره به وجود آمد (شمیم، 1374).

وضعیّت علم و فن‏آوری در ایران و علل افول ایرانیان، قرن‏هاست که از دغدغه‏های مهم اندیشمندان و پژوهشگران و تعدادی از سیاستمداران ایران محسوب می‏شود. تحقیقاتی که در سال 1355 با دعوت از یک گروه فرانسوی برای شناخت مسائل تحقیقاتی و علمی انجام گردید و به طرح کانب مشهور شد در راستای تعیین علل افول علمی ایران بود (مضطرزاده، 1379). پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز بررسی وضعیّت علم و فن‏آوری در کشور از طریق طرح‏های پژوهشی و مقاله‏های متعدّد پی‏گیری شده است.

بحث تولید علم نخستین بار در سال 1365 در دانشگاه تهران مطرح شد، اما در آن زمان مورد توجه جدّی قرار نگرفت و فقط خمیرمایه اوّلیه آن شکل گرفت. در سال 1372، این بحث به شکل جدّی‏تری مطرح و تعریف شد. در این سال، دانشگاه تهران اعلام کرد به نویسندگانی که مقالات آنها در مجلات بین‏المللی معتبر چاپ شود جوایز ارزنده‏ای اهداء خواهد کرد و این نخستین گام برای اقدام جدّی در زمینه تولید علم بود. از سال 1379 به بعد تولید علم در حوزه پژوهشی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری مطرح شد (موسوی موحدی، کیانی بختیاری و چمنی، 1383). امروزه واژه تولید علم در ادبیات کشور جایگاه ویژه‏ای پیدا کرده است و در مستندات علمی و برنامه‏های توسعه و سند چشم‏انداز، هدف ارتقای تولید علم و احراز جایگاه نخست علمی قرار داده شده است (سبحانی‏نژاد و افشار، 1388).

2-1-3- استفاده از روش‏های کمّی در حوزه کتابداری و اطلاع‏رسانی

در دهه‏های 1950 و 1960، به دنبال افزایش حجم تولید اطلاعات علمی در حوزه‏های مختلف علمی، تعریف علم به گونه‏ای متفاوت از آنچه مورد نظر بود، متجلّی گشت. صاحب‏نظران این دوره، علم را به معنای کمّیت‏های قابل سنجش و قابل بازآفرینی تعریف کردند، و هر آنچه را که یافته‏هایش قابل تکرار و سنجش مجدّد باشد علم خواندند. به این ترتیب کیفیّت‏ها باید به کمّیت تبدیل می‏شد و ارزش کیفیّت‏ها با قیاس کمّی محاسبه می‏گردید. با کاربرد روش‏های آماری و ریاضی در مباحث علمی، مباحث جدیدی با نام‏های نوین پدید آمد که نام آنها ترکیبی از پسوند "سنجی"[4] و اسامی حوزه‏های شناخته شده علمی بود. حوزه‏های علمی مانند روان‏شناسی، اقتصاد، جامعه‏شناسی و ... به صورت روان‏سنجی، اقتصادسنجی، جامعه‏سنجی و ... درآمدند ( امیرحسینی، 1371).

دانشمندان حوزه کتابداری و اطلاع‏رسانی نیز همانند علمای سایر حوزه‏ها، تلاش کردند تا سنجش و اندازه‏گیری را به عنوان یکی از معیارهای علمی به این حوزه وارد نمایند. با به کارگیری روش‏های کمّی، حوزه‏های جدیدی مانند کتاب‏سنجی[5]، کتابخانه‏سنجی[6]، علم‏سنجی[7]، اطلاع‏سنجی[8] و وب‏سنجی[9] در حیطه کتابداری و اطلاع‏رسانی وارد شده است که همگی مبتنی بر ارزیابی کمّی از فرآیند تولید، اشاعه و مصرف اطلاعات هستند.

2-1-3-1- کتاب‏سنجی

کتاب‏سنجی از جمله روش‏های کمّی است که به تجزیه و تحلیل داده‏ها در سطوح وسیع می‏پردازد. این واژه نخستین بار توسط پریچاد[10] در سال 1969 به کار برده شد. پریچاد (1969) کتاب‏سنجی را کاربرد ریاضیّات و روش‏های آماری در بررسی و استفاده از کتاب‏ها و سایر وسایل ارتباطی تعریف می‌کند. کتاب‏سنجی مقایسه کشورها، مؤسسات، دانشگاه‏ها، دانشکده‏ها و غیره را بر اساس میزان تولید و تأثیر انتشارات علمی آنها امکان‏پذیر می‏سازد.

2-1-3-2- کتابخانه‏سنجی

سن گوپتا (1372) کتابخانه‏سنجی را روش تجزیه و تحلیل کمّی کلیه امور و فعالیّت‏های کتابخانه‏ای و موارد آن، از طریق کاربرد روش‏های آماری و ریاضی به منظور جست‏وجوی راه‏حل‏های مشکلات تعریف می‏کند. او هدف اصلی بررسی‏های کتابخانه‏سنجی را، کمک به نسل جوان و انتقال دانش جدید به آنها، از طریق ایجاد کتابخانه‏هایی می‏داند که بر اساس نیاز مراجعان آنها، مجموعه‏سازی می‏شود.

2-1-3-3- اطلاع‏سنجی

تیگ-ساتکلیف[11] (1992) اطلاع‌سنجی را مطالعه جنبه‌های کمّی اطلاعات در هر شکلی؛ نه فقط پیشینه‌ها و کتاب‌شناسی‌ها، و در هر گروه اجتماعی؛ نه فقط دانشمندان، تعریف می‌کند. حوزه‏های مورد پژوهش در مطالعات اطلاع‏سنجی عبارتند از: 1. قوانین کلاسیک 2. تحلیل‏های استنادی 3. شاخص‏های علمی 4. رشد و کهنگی اطلاعات 5. کاربرد منابع اطلاعاتی (علیجانی و کرمی، 1387).

2-1-3-4- وب‏سنجی

وب‏سنجی یکی از شاخه‏های پرکاربرد در کتابداری و اطلاع‏رسانی است. مبانی وب‏سنجی از روش‏های کتاب‏سنجی و علم‏سنجی گرفته شده است و اکنون برای انجام اغلب فعالیّت‏های علمی در خصوص وب از آن استفاده می شود (حاجی‏زین العابدینی و عصاره، 1386).

بجورنبورن[12] و اینگورسن[13] (2004) وب‏سنجی را مطالعه جنبه‏های کمّی ساخت و استفاده از منابع اطلاعاتی، ساختارها و فن‏آوری‏ها در وب با کمک گرفتن از کتاب‏سنجی و اطلاع‏سنجی تعریف می‏کنند.

2-1-3-5- علم‏سنجی

علم‏سنجی یکی از رایج‏ترین روش‏های ارزیابی فعالیّت‏های علمی است. این حوزه مطالعاتی به رغم آن که با حوزه‏های مشابه دیگر نظیر کتاب‏سنجی و اطلاع‏سنجی به لحاظ روش‏شناختی هم‏پوشانی دارد از نظر موضوع مورد تأکید در پژوهش‏های مربوط، دارای تمایزاتی است. به عقیده عصاره کاربرد کتاب‏سنجی در بررسی‏های مربوط به کتابخانه و کتابداری است، علم‏سنجی به مطالعه و ارزیابی متون علمی می‏پردازد و بیش‌تر در سیاست‏گزاری‏های علمی کاربرد دارد و اطلاع‏سنجی بر مطالعه و ساختار ویژگی‏های علم اطلاعات تأکید دارد (عصاره، 1384).

به عقیده براون (1374) و همکاران علم‏سنجی جنبه‏های کمّی تولید و باروری، ترویج و انتشار، و نیز استفاده از اطلاعات علمی را به منظور مشارکت در فهم دقیق‏تر مکانیسم پژوهشی علمی به عنوان فعالیّتی اجتماعی، مورد تجزیه و تحلیل قرار می‏دهد.

در علم‏سنجی، از روش‎های آماری و اندازه‎گیری برای تعیین معیارهای رشد و توسعه‎ی علوم و سطوح گسترش آن‏، و نیز تأثیر و تأثر آن در جوامع مختلف بشری استفاده می‏شود. این روش در روسیه شوروی پدید آمد و کشورهای اروپای شرقی، از این روش برای اندازه‏گیری کمّی علوم در سطوح ملّی و بین‏المللی مؤسسات دولتی و خصوصی استفاده کردند. دوبروف[14] و کارنوا[15] اوّلین کسانی بودند که واژه علم‎سنجی را ابداع کردند. آنها علم‎سنجی را به عنوان اندازه‎گیری فرایند انفورماتیک تعریف کردند. بر طبق نظر میخائیلف[16] انفورماتیک عبارت است از اصول علمی که ساختار و ویژگی‎های اطلاعات علمی را بررسی می‏کند و قوانین فرایندهای این ارتباطات را نیز مورد بحث قرار می‎دهد (سن گوپتا، 1372). علم‌سنجی در شرق توسط نالیموف[17] و ملچنکو[18] (1969؛ نقل در عصاره، 1376) مطرح شد.


[1] Bronowski

[2] William

[3] Hull

[4] Metrics

[5] Bibliometrics

[6] Librametrics

[7] Scientometrics

[8] Informetrics

[9] Webometrics

[10] Pritchard

[11] Tague-Sutcliffe

[12] Bjorneborn

[13] Ingwersen

[14] Dobrov

[15] Karenoi

[16] Mikhilov

[17] Nalimov

[18] Mulchenco


 برای اولین بار در ایران  

برای ثبت آگهی های فروش و تبلیغاتی کسب و کار خود بر روی گزینه زیر کلیک کنید

ثبت آگهی رایگان اینجا کلیک کنید