دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 163 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 45 |
نظارت و راهنمایی، یک فرآیند آموزشی است که در آن فردی که دارای علم و مهارت بیشتری میباشد ، مسوولیت تربیت و آموزش فرد دیگری را به عهده دارد که کمتر دارای این عناصر میباشد (رابینسون ،1963؛ به نقل از نیکنامی، 1388).
در جامعههای پیشرفته؛ مدیران و رهبران آموزش و پرورش، متخصصان تعلیم و تربیت، برنامهریزان آموزشی، محققان تربیتی، معلمان و راهنمایان آموزشی از کسانی هستند که در ایجاد یا هماهنگی تغییرات و تحولات، وظایفی را به عهده دارند. وظیفهی این افراد ایجاد تغییرات و اصلاحات در برنامههای آموزشی و انطباق این برنامهها با نیازها و انتظارات دانشآموزان و جامعه و هماهنگی آموزش و پرورش با جامعه است. در این میان راهنمایان آموزشی وظایف حساس و مهمی را در چارچوبهای معینی در آموزش و پرورش به عهده دارند (کوپلا و همکاران[1]، 1386؛ ترجمه خدیوی).
وظیفهی اصلی نظارت و راهنمایی تعلیماتی (آموزشی) اصلاح و بهبود وضع آموزشی است. مسوولیت نظارت و راهنمایی آموزشی در آموزش و پرورش به افراد متخصصی واگذار میشود که با صرف وقت و تلاش فراوان این کار را انجام میدهند، اما نیل به هدفهای آموزش و پرورش مستلزم همکاری گروه کثیری از متخصصان است که بدون وجود آنان تحقق هدفها بعید به نظر میرسد. نظارت و راهنماییِ آموزشی یکی از این تخصصهاست که به طور اخص، افراد معینی در نظام آموزشی هر کشور راهنمایان آموزشی نامیده میشوند (دیویس و همکاران، 2008).
از راهنمایان آموزشی انتظار میرود، مهارت بالایی در روابط انسانی و ویژگیهایی نظیر عطوفت، مهربانی ،صمیمیت، صبر و خوشرویی از خود نشان دهند و نیز :
ـ روحیهی همکاری که مشاوران به آن معتقد هستند را به عنوان یک عامل پیشرفت و بهبود داشته باشد و علاقهمند باشد که وقت خود را صرف کمک به دیگران کند.
ـ یک مرجع (نظرخواهی) باشد و افراد را در زمینهی راههای جدید و پیشرفته برای انجام کارها وادار به تفکر و اندیشه کند.
ـ نگرشهای ارزشمند را به دیگران انتقال دهد و از نظر دیگران نیز استفاده نماید.
ـ محیطی مردمسالار ایجاد کند که به مشارکت هر یک از افراد شرکتکننده اهمیت داده شود .
ـ آمادگی تغییر و اصلاحات را داشته و دایم در صدد بهبود وضعیت باشد .
ـ بتواند متناسب با تغییر شرایط زندگی کرده و به معلمان کمک کند تا خود را با نیازهای متغیر جامعه، کودکان و جوانان تطبیق دهند (به فروش، 1389).
و در این زمینهها آگاهی کافی داشته باشد:
برنامههای آموزش عمومی، آموزش حرفهای قبل از خدمت، در زمینهی رشته تحصیلی، برنامه کارشناسی ارشدِ نظارت، تجربهی موفق تدریس، نظریههای یادگیری و روانشناسی تربیتی، فلسفهی آموزش و پرورش، تاریخ تعلیم و تربیت، نقشِ مدرسه و جامعه، تدوین برنامههای درسی، پویایی گروه، همایش و مشاوره و ارزیابی عملکرد معلم. (پروکتور، 2010).
راهنمایان آموزشی مخصوص مدرسه باید به توسعهی برنامههای درسی بپردازند، به معلمان در تولید مواد آموزشی و برنامههای درسی کمک کنند، برای پیشرفت کادر آموزشی برنامهریزی کنند و به معلمان کمک نمایند تا روشهای تدریس خود را بهبود بخشند. اقدامات جدید در نظارت آموزشی، فراهم نمودن خدمات برای همکاران، مربیان و مشاوران در فرآیند آموزش است (افکانه و شکوره، 1385).
در بعضی از مدارس، معلمان راهنما وظیفهی نظارت و راهنمایی آموزشی را به عهده دارند . معلمان راهنما افراد باتجربه، ورزیده و ماهری هستند که صلاحیتهای علمی، سوابق تجربی، ویژگیهای اخلاقی و توانایی رهبریشان به مرور زمان بر کارکنان آموزشی ثابت شده و به این سبب مورد پذیرش دیگر اعضای آموزشی قرار دارند و نظریات و اندیشههایشان در مسایل آموزشی برای اعضای مدرسه اهمیت دارد. این معلمان، علاوه بر وظایف آموزشی خود به نظارت و راهنمایی آموزشی نیز مبادرت میورزند و از آنجا که عضو بومی مدرسه محسوب میشوند، در کار با معلمان دیگر با مشکل خاصی مواجه نخواهند شد. به اعتقاد برخی از صاحبنظران تعلیم و تربیت، این نوع نظارت و راهنمایی آموزشی روشِ اثربخشی است، زیرا روابط راهنمایان آموزشی و معلمان مبتنی بر همکاری حرفهای و احترام و اعتماد متقابل، غیررسمی و صمیمیانه است (هوی و فورسایت[2]، 1986؛ به نقل از بهرنگی، 1386).
در مدارسی دیگر افرادی تحت عنوان راهنمایان آموزشی همین نقش را به طور رسمی ایفا میکنند. این راهنمایان در مدرسه پست سازمانی ندارند و از طرف مناطق آموزش و پرورش بر حسب ضرورت به کار در مدارس منصوب میشوند، این افراد گاهی وقتها با مسایل و مشکلاتی مواجه میشوند، زیرا معلمان آنان را نمایندهی آموزش و پرورش میدانند و نمیتوانند با آنان ارتباط نزدیک و صمیمانه برقرار کرده، بر اساس درک مشترک با آنان همکاری حرفهای داشته باشند.
به هر حال، در مدرسهای که معلم و راهنمای آموزشی یکدیگر را میپذیرند ، نتایج مطلوبتری به دست خواهد آمد. از ویژگیهای مدارس موفق این است که فردی، مسوول فرآیند عمل نظارت و راهنمایی باشد، زیرا موفقیت هر مدرسه مستلزم برنامهی نظارت و راهنمایی اثربخش است (گلیمان، گوردون و راس گوردون ، 1995؛ به نقل از نیکنامی، 1386).
وایلز وباندی (1382؛ ترجمه نیکنامی) وظایف راهنمایان آموزشی را به شرح ذیل می دانندو همچنین سلیمانی (1383) نیر به برخی وظایف راهنمای آموزشی به شرح زیر اشاره نموده است.
1 ـ برنامهریزی آموزشی
راهنمایآموزشی در تدوین و توسعهی برنامهها و خطمشیها با دیگر کارشناسان و متخصصان همکاری نزدیک دارد.
2 ـ توسعه و تحقق برنامههای درسی
مسوولیت اجرای مؤثر فعالیتهایی که به تحقق هدفهای برنامهی درسی منجر میشود با راهنمای آموزشی، مدیر و معلم است. راهنمای آموزشی در طراحی، اجرا، ارزشیابی و توسعهی برنامههای درسی و نیز ارایهی کمکهای موردنیاز با معلم همکاری نزدیک و حرفهای دارد.
3 ـ نظارت و هماهنگی
حصول اطمینان از نیل به هدفهایی که نظام برای آموزش و پرورش تعیین کرده بر عهدهی راهنمایان آموزشی است که با معلمان به طور مستقیم همکاری دارند.
4 ـ رهبری آموزشی
وظیفهی اصلی راهنمایان، همکاری حرفهای با معلمان و ارایهی رهنمودها و راهبردهایی است که به معلمان کمک میکند کارشان را بهتر انجام دهند.
5 ـ ایجاد انگیزه
وظیفهی مدیران و راهنمایان این است که برای تأمین انگیزهها و هدفهای معلمان فرصتهای لازم را فراهم کنند. نظرخواهی از معلمان، مشارکت دادن آنان در تصمیمگیریها، سهیم کردن آنان در ادارهی امور آموزشی مدارس، توجه به نیازهای حرفهای و کمک به رشد و پیشرفت آنان، تشویق و حمایت از آنان در مواقع ضروری و جلب اعتماد و احترام آنان از روشهایی است که انگیزههای قوی در کار معلمان ایجاد میکند.
6 ـ تمرین (نمایش) معلمی
راهنمای تعلیماتی (آموزشی) در نقش معلمی، روشهای نوین تدریس را برای معلمان اجرا میکند و از آنان میخواهد که روشهای جدید را به کار گیرند و نتایج آن را در کلاس درس مطالعه و بررسی کنند. تحقیق دربارهی روشهای مؤثر و سودمند و قرار دادن آنها به جای روشهای متداول و کماثر از وظایف راهنمایان آموزشی است.
7 ـ پیشرفت حرفهای
راهنمایان آموزشی باید در ایجاد زمینه و فرصت مناسب برای پیشرفت حرفهای معلمان کوشش نمایند. همچنین باید سعی کنند از طریق آموزشهای ضمن خدمت آنان را در مسیر پیشرفت حرفهای قرار دهند تا به سطوح بالاتر ارتقا پیدا کنند. البته زمانی برنامهی نظارت و راهنمایی آموزشی، نتایج مطلوبتری دارد که خود معلمان نیز بخواهند به پیشرفت حرفهای خود کمک کنند.
8 ـ اجرای پژوهشهای عملیاتی و کاربردی
در نقش تحقیقاتی، راهنمای آموزشی مبتکر و مروج تحقیقات در آموزش و پرورش است. راهنمای آموزشی باید سعی کند امکانات لازم برای اجرای طرحهای تحقیقاتی مشترک معلمان را فراهم کند و به عنوان راهنما و مشاور تحقیقاتی، هماهنگیهای لازم را بین معلمان به وجود آورد.
وظیفهی راهنما در مدرسه یاری به معلمان برای آزاد ساختن آنان از مسایل و مشکلات و به کار گرفتن استعدادها در جهت بهبود وضع کارشان میباشد. هدف اصلی کمک و یاری به معلم در تدریس و تعلیم بهتر است (به بیان وایلز وباندی، 1382؛ ترجمه نیکنامی و سلیمانی، 1383).
در فرهنگ فارسی دهخدا، نظارت به معنای زیرکی، فراست، عقل ناظر، مقام او، مراقبت در اجرای امور و راهنمایی به معنای نشان دادن راه به کسی، رهبری، هدایت، و هماهنگی آمده است. از نظارت و راهنمایی آموزشی تعاریف گوناگونی شده است. رابینسون (1963) آن را فرایند آموزشی میداند که در آن، کسی که دارای علم و مهارت بیشتری است، مسئولیت آموزشی فرد دیگری را که مهارت کمتری دارد، بر عهده میگیرد. وایلز (1967) این امر را فرایند اصلاح برنامة درسی، اصلاح روش ها تدریس و آموزش ضمن خدمت، مواد کمک آموزشی در تدریس، ارزشیابی مؤثر، افزایش مشارکت جامعه در رشد و توسعة برنامههای مدرسه و اصلاح شرایط یادگیری میداند. تنروتنر (1985) نظارت و راهنمایی آموزشی را در بر گیرندة شش مفهوم امور اداری، برنامة درسی، تدریس، رو ابط انسانی، مدیریت و رهبری میداند که هدف همة مفاهیم کمک به بهبود وضع یادگیری است و بالاخره گوردون (1990) نظارت و راهنمای آموزشی را فرایند کمک مستقیم به مدرسان، توسعة برنامه درسی، رشد کارکنان، بالندگی گروهی و پژوهش های عملیاتی میداند (خورشیدی، 1382).
شده است که گرچه لازم و ملزوم یکدیگرند، اما هر کدام دارای معنا و کاربرد خاصی هستند. واژة نظارت بیانگر همکاری با افراد و در بر گیرندة نوعی تعامل و منش مردم سالارانه است. نظارت به مشاهده و ارزیابی دقیق و مداوم یک عملکرد با دیدگاه منتقدانه اطلاق میشود که میتوان آن را به معنای مشاهده، ثبت، کشف عملیات و اقدامات دیگر دانست؛ در حالی که واژة راهنمایی جریانی است که در آن به فرد کمک میشود تا با تواناییها، رغبتها و محدودیتهای خودآگاه در زندگی بهتر و مؤثرتر گام بردارد. به بیان دیگر، راهنمایی یعنی کمک به فرد دیگر برای درک بهتر و به کار بردن آگاهانة فرصت هایی که در اختیار دارد یا میتواند داشته باشد.
بدین ترتیب در واژة نظارت، آگاهی و در واژة راهنمایی، اقدام نهفته است. نظارت و راهنمایی آموزشی یکی از اجزای اصلی مدیریت و رهبری آموزشی به حساب میآید که بدون توجه به این جزء، سایر اجزاء مدیریت و رهبری مثل برنامه ریزی، سازماندهی، هدایت، هماهنگی، بسیج منابع و امکانات و غیره نیز ناقص است و تضمینی برای انجام درست آنها وجود ندارد.
نظارت و راهنمایی آموزشی به تعریف دیگر عبا رت است از ارزیابی تصمیم گیریها و برنامهها از زمان اجرای آنها و اقدامات لازم برای جلوگیری از انحراف عملیات نسبت به هدف های برنامه و تصحیح انحرافات احتمالی (خورشیدی، 1382: 18).
[1] Cupla
[2] Hoy & Forsite